دست نویس ..!

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حال من» ثبت شده است

کمی بدتر از بد ..

وقتی یه عالمه حرف را ندونی به کی بگی

وقتی یه بغض میاد تو گلوت و فقط باید قورتش بدی

وقتی یه عالمه حرف را نمیتونی جایی جز دفتر خاطرات ثبت کنی

وقتی یه کامنت یه آقا رو یه جایی ببینی و هی رو اعصابت قدم بزنه

وقتی یه دوست صمیمی را بدونی که دیگه باید ازش دور باشی

وقتی ترم یک وضعیتت اینجور باشه

وقتی یه عالمه از خانواده و شهرت دور باشی

وقتی یه عالمه حرف بد پشت سرت باشه و نتونی از یه  جایی به بعد دیگه تحمل کنی..

وقتی فقط با فکرای محدود مورد قضاوت قرار میگیری

وقتی دلت به جایی قرص نباشه

وقتی که یهو دلتنگ میشی و فقط باید نگاه کنی last seen ...

وقتی که هیچ کس نباشه که حرفاتو بخواد بشنوه

وقتی اونی نباشه که بتونی حرفاتو بهش بگی

وقتی یکی را بخوای  و  نشه  و دیگه نشه ..

و وقتی دیگه کلاً از خیلی چیزا بریده بشی

دقیقاً میشه وضعیت همین الان من ..

ینی کمی بد تر از اینم میشه؟؟



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
✔ ASRz ✔

خستگی مفرط !

سلام

ابتدا به استحضار عموم ملت ایران و سرتاسر جهان میرسانم اینجانب چهارشنبه ها از ساعت 18 الی 22 به هیچ عنوان دسترسی به اینترنت و متعلقٌ به ندارم!لطفاً انتظار آنلاین بودن نداشته باشید!با تشکر!


خب حال شوما خوبه؟خوبین؟خوشین؟سلامتین؟در سلامتی کامل به سر میبرید؟هُ؟


حس میکنم خیلی خوشمزه ام الان


دلمان برای کامنت های بعضی ها تنگ شده...

کجایید پس؟؟یه کامنت بزارید!


الان خیلی خسته ام!وگرنه..


+ تازگیا فهمیدم مطالب وبلاگ من تو یه جایی منتشر میشه و من باید حواسم باشه چرت و پرت ننویسم!همچنین که همین مطلب هم همونجا منتشر میشه!

200 پست ام مبارک باشه

یکی از بچه ها دانشگاه شهرکرد تعریف میکرد رائفی پور رفته اونجا سخنرانی!توصیه کرد به من و عموم ملت که در صورت امکان دانلودش کنند علی الخصوص تصویری!

به تاریخ دوشنبه 19 آبان 93


* وضعیت درس ها هم که تعریفی نداره!روز ها جلو میره ولی درس ها جلو نمیره

میخونم

بیشتر از این نمیکشم بخونم

نمیدونم چی میشه!

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
✔ ASRz ✔

من ِ مهندس !

از سری اتفاقات من ِ .... !

حالا منِ مهندس!

تو این برهه از زمان که هیشکی منو تحویل نمیگیره درست حسابی!من خودمو تحویل میگیرم درست حسابی!

دیشب کاری کردم کارستون!

لپ تاپ قدیمیه داداشم را درست کردم!لپ تاپی که نزدیک 10-12 تا مغازه خدمات کامپیوتری،فروش کامپیوتر و حتی تعمیرات نتونسته بودند درستش کنن!ینی میتونستند ولی درستش نمیکردند درواقع قطعه را عوض میکردند!

مشکل کارت گرافیکش بود!درایور کارت گرافیکش نصب نمیشد!اررورشم خیلی چرند بود!

خلاصه به کمک نت و نرم افزار و نبوغ بسیار خودم(^_^) یه کاری کردم که هرچند خودم هنوز کامل نفهمیدم چیکار کردم ولی همینقدر کافی بود که لپ تاپش را صحیح و سالم بهش تحویل بهم!

خود داداشم میگفت اصلاً دیگه امیدی به درست شدنش نداشتم و به فکر یه لپ تاپ یا تبلت نو بوده!

حالا جدا از تعارف و شوخی خدائیش از خودم خوشم اومد دیشب

حالا اسمشو میخواید بزارید اعتماد به سقف!خودتحویلگیری!یا ..

الان از معدود مواقعی که خیلی دوست دارم ازم تعریف بشه

{اونوختا که بچه بودم،دوران راهنمایی مخصوصاً اینقد بدم میومد از من تعریف میکردند!اصن آدم نمیدونست مثلاً چی بگه! خودم تو آکولاد را فهمیدم چی گفتم،شما را بعید میدونم فهمیده باشید!ببخشید}

خوشحالم که از کامپیوتر لپ تاپ تبلت موبایل تلویزیون ستاپ باکس { استغفرالله  ماهواره که نه اصلاً! :)) } سر در میارم!

به حدی که خیلیا منو معتمد خودشون تو خرید این وسایل بهمراه میبرند یا مشورت میگیرن!

ولی . . . . . . .

الان هیچ کدوم ازینا به کارم نمیاد

به قول مهندس بهشت: بچه برو درستو بخون!!

کاش من الان 23-24 سالم بود!این دوران 18 تا 23 سالگی را گذروندن یه جوریه برام!شاید چون خیلی بهش فک میکنم!

خیلی التماس دعا

مخصوصاً تو این ایام

اگه یادتون بود منم تو عزاداری هاتون یاد کنید

عزاداری هاتون قبول



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
✔ ASRz ✔

نا وصف !

بعضی حس ها را نمیشه توصیف کرد!

مثه الانه من :|

هیچ اتفاق خاصی نیفتاده ولی حس عجیبی دارم!

حس میکنم یه چیز حیاتی گم کردم

یه جور استرس دارم،خیلی بیخود و بی جهت . . .

چرا ؟ ! ؟!؟ !؟!؟

۱۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
✔ ASRz ✔