دست نویس ..!

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خاطرات» ثبت شده است

خاطرات ..

خاطـــــــــــرات بی هــــــــوا می آیند
گاهی وســـــــــط یک فــــــــــکر..
گاهی وسط خــــــــــیابان

گاهی موقع خواب

گاه و بیگاه ..

و

ســـــــــــردت میکنند..

خاطرات تمام نمی شوند،فقط تمامت میکنند !

 

 




+ چقدر خوبه که Line هست
چقد بهتر که تو لاین میشه پست گذاشت
چقد بهتر تر که یه پست باید حذف بشه
و چه عالی که بلد نباشی پست Line  حذف کنی و ...
و چه جالب که همزمان با پست گذاشتنم تو اینجا باشه!
:)


۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
✔ ASRz ✔

خاطره یک نیمروز اصفهان گردی با 2+1 تن از دوستان !

◄دوشنبه شهریور

با هماهنگی قبلی با محمدرضا و احسان ساعت نه صبح اماده شدیم که

بریم اصفهان گردی نه ول گردی!کاملاً هدفمند !

اول اینکه بعد مدت ها یه دیداری تازه کنیم یه عشق و حالی کنیم!

دوم اینکه کتابای تست کنکورما ببرم بفروشم

سوم اینکه یه سر بریم پاساژ کامپیوتر طالقانی

چهارم یه نهاری بزنیم تو رگ

پنجمم یه دکتر برم و برگردیم !

همه این پنج مورد را جدا جدا توضیح میدم و پیشنهاد میدم مورد آخر را حتماً بخونید!


۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
✔ ASRz ✔

✔ سردار آزمون



دیشب برنامه بعضیا شبکه سه

مهمونش سردار آزمون بود

چقد من این پسر را دوست دارم

خیلی خواستنیه

انصافاً دو تا گلشم خیلی قشنگ بود تو جام ملت ها!

دیشب دو تا خاطره تعریف کرد پکیدم از خنده :))))

"

مجری برنامه "بعضی ها" از او خواست تا چند تا خاطره تعریف کند که آزمون گفت:«در تیم ملی وحید امیری اصلا زبان انگلیسی بلد نیست.در بازی با عراق روی او خطا کردند که وحید به داور گفت"آقای داور خطا بگیر".به او گفتم داور فارسی که نمی فهمد.»

در سپاهان هم که بودیم یک بار رفتیم عربستان.بازی با الهلال بود.در آن بازی پشه رفت توی چشم رحمتی.خسروحیدری داور را صدا زد و فکر می کرد الان یک نفر می آید با داور انگلیسی حرف می زند.وقتی داور آمد او نگاه می کرد و داور هم نگاه می کرد.بعد خسرو ادای پشه را در آورد تا به داور بفهماند که در چشم رحمتی پشه رفته است.»

"

{شاید خوندنش به خنده داری شنیدن از زبان خودش نباشد}


دمش هم خیلی داغ ! چقد از دهه هفتادیا تعریف کرد ^_^

ایشالا هر جا باشه موفق باشه

این متن مشروح گفتگو : گفتگو علی ضیا و سردار آزمون

اینم کلیپ برنامه دیشب : گفتگو صمیمی با سردار آزمون

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
✔ ASRz ✔

آلودگی هوا !

دیشب حدود ساعت 10:45 دقیقه لحظاتی از خانه خارج شدم!

چشمتون روز بد نبینه!دماغتون بوی بد نَشنُفه! :))

Li/Na/K/Rb/.../Mg/As/S/Zn/.../H و خلاصه ..

کل 109 عنصر جدول مندلیف رفت تو مغز ما!

نه اینکه حفظ کرده باشما!همش تو هوا موجود بود!نفس که میکشیدی همینطور فرت فرت میرفت تو اعماق مغزمون! :))

خدائیش دیشب هوا خیلی آلوده بود

+ یادش بخیر سال اول دبیرستان که بودم،چهارسال پیش!اون زمان پنجشنبه ها تعطیل نبود!

بخاطر آلودگی هوا دوشنبه،سه شنبه،چهارشنبه  و پنجشنبه را تعطیل شدیم!

اول دوشنبه گفتن یه روز!و همینجور هی یه روز یه روز تمدید شد!

ما که سرمون داغ بود چیزی از آلودگی بارمون نبود!ولی خعلی خوش گذشت!

++ کلاً شهرمون بخاطر کارخونه های زیادی که دور و برماست خیلی آلوده اس

به جرئت میتونم بگم اینجا از شهر اصفهان آلوده تره

اسنادشم موجوده

جای سواله برام که چرا تعطیل نکردند مدارس را!یادم میاد سنوات قبل که ما بخاطر آلودگی تعطیل میشدیم خیلی نامردی بود!

ینی اول اگه تهران تعطیل میکرد ما را هم اینجا تعطیل میکردند ولی اگه تهران تعطیل نبود اینجا خود گوگرد هم تنفس میکردی تعطیل نمیکردند!

نمیدونم منطق مسئولان تعطیل کردن{یادش بخیر زمان ما آقای شیشه فروش مسئولش بود/اینقد تو اخبار اسمشو شنیدیم یادم مونده} چیه دقیقن!؟؟ولی انصافاً اینجا اوضاع خیلی خرابه!



** راستی! روز دانشجو مبارک!

چرا روز "پشت کنکوری" نداریم؟؟ :دی


× امروز و امشب  سرم خیلی شلوغه!احتمالا سرمآلودگی بخورم :))

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
✔ ASRz ✔

پنجشنبه عصر !

پنجشنبه عصر به مناسبت میلاد امام زمان(عج) گفتیم یه گشتی تو خیابونا بزنیم بلکه دلمان باز شود و روحیه ای مضاعف بگیرم!

بخش اول » خوراکی ها  [خوب]

رفتیم دیدیم به به! شربت آلبالو و کیک که به راهه حسابی!جاتون خالی ...
کمی جلو تر،اوه اوه،بستنی میدهند فَت و فراوون!(همون خیلی زیاد)
رفتیم جلوتر،اووووووووووووووف دوغ میدادند!!!!!!!!!!!!!!!!
ما هم حسابی چند لیوان دوغ زدیم به رگ ولی کاش نزده بودیم به رگ :))
جلوترش گوشفیل میدادند! :|
هیچوقت تو شهرمون گوشفیل و دوغ باب نبوده،حالا امسال چرا اینقدر یوهو پیشرفت کردیم نمیدونم :))
از اونجایی که گوشفیل خالی خالی مطابق میل من نیست،فلذا مسیر را برگشتم و با دوغ خوردم :)) :))
نکته عجیب امسال این بود که مقدار نذری ها خیلی خیلی خیلی خیلی (ماشاالله) فراوون بود!ینی راحت سه،چهار تا بستنی میشد گرفت،ده تا کیک،شربتم که اصن از هوا فراوونیش بیشتر بود(الحمدلله)
*این نکته شاید برای دیگر شهر های کشور مورد خاصی نباشه،ولی اینجا خیلی خاصه! :دی

بخش دوم » شادی ها  [بد]

واقعاً این چه آهنگهایی بود که میذاشتن؟؟

شب میلاد امام زمان واقعاً باید این آهنگ ها را گوش داد؟؟

آهنگ هایی که واقعاً آدمو به رقص وا میداشت!ینی منو ول میکردی اون وسط میرقصیدم :|(هیچی رقص بلد نیستم)

نمیدونم بعضی ها چه اصراری دارند که مثلاً جشن عقد یا عروسیشون حتماً حتماً تو یکی از مناسبت های معنوی-مذهبی(علی الخصوص ولادت ائمه) باشه،ولی اجرا جشن به صورتی باشه که هیچکدوم از ائمه راضی به برگزاریش نیستن!

همه میگن یه شب هزار شب نمیشه،ولی من میگم میشه!

کار به مسائل الهی و فرامادی ندارم!خیلی ساده بگم!شما مثلاً یه چوب را در نظر بگیرید!حالا  اون چوب بگه یه شب که هزار شب نمیشه،بزار فقط یه امشب بریم تو آتیش!خب دیگه فردا که چیزی از چوب نمیمونه! :|

*بعدشم حالا میخواین آهنگ بزارین حداقل یه جدیدشو بزارید!"خوشگلا باید برقصن"خیلی قدیمی شده

بخش سوم »  حجاب [زشت]

گاهی وقتا احساس شرمندگی میکنم!

اینکه مثلاً من(پسر) مجموع جاهای پوشیده بدنم از یه دختر بیشتر باشه واقعاً آدم احساس شرمندگی میکنه! :|

روسری که هیچی اصن حرفشم نزن!

من اونروز یه پیرهن آستین بلند پوشیدم،بعضیا (بعضی دخترا) بازوشون معلوم نبود اصلاً هم به روشون نمیوردند ! :|

سَک و سینه هم که دیگه خب خیــــــــــــــلی گرمه،حق دارند :|

پروپاچه هم که خب دیگه از بس قناعت پیشه هستند همون لباس های تنگ و کوتاه پارسالشون را پوشیدند :|

خدائیش این نشد وضعش..


+ چشم هیز نیستم که بخوام دید بزنم،ولی کور هم نیستم که نخوام هیچی ببینم !

۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
✔ ASRz ✔

امروز !

امروز بعد از کلاس شیمی(ساعت9:30) داشتیم با بچه ها(مهدی و مهدی)برمیگشتیم خونه!بعد یکی از مهدی ها به من گفت یه زنگ بزن به اون مهدی ببین آهنگ پیشوازش چیه!!!

من گوشی پیشم نبود!گفتم خب حالا خودت بگو چیه!!گفت درباره رهبر هستش و اینا..

من ناخودآگاه یاد یه سرود بود که تو دوران راهنمایی حفظش کرده بودیم برای گروه سرود افتادم!!وقتی از  بچه ها خدافظی کردم و مسیرم باهاشون جدا شد!تو راه همش فک میکردم که کل سرود یادم بیاد!!

فقط این یه تیکه اشو یادم میومد!:

ما دیگه نمیگذاریم دستای تو بسته بشه / مثه حیدر دلت از امّت خود خسته بشه

مثه سلمان و ابوذر در خونت میشنیم / ..

من خیلی از سرودش خوشم میومد!

الان که رسیدم خونه نسبتاً همش یادم اومد!با یه سرچ ساده آهنگ را پیداش کردم..

میذارمش اینجا که یادی از گذشته ها برام زنده بشه..


لینک دانلود صوتی آهنگ با حجم 3 مگابایت

* متن آهنگ در ادامه مطلب..

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
✔ ASRz ✔