دست نویس ..!

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهید» ثبت شده است

شهادت تسلیت ..


شهادت موسس فقه جعفری ، امام جعفر صادق (ع) تسلیت ..



+ دوروز پیش(شنبه 18مرداد) چند شهید (غواص) تو شهر ما تشییع شدند..حال و هوا و صفایی داشت
جاتون خالی

فردا(سه شنبه 20 مرداد) یکی از شهدا را تو گلستان شهدا زرین شهر (و دوستان اطلاع دادند یک شهید گمنام را در چمگردان تشییع) به خاک میسپارند..ساعت 10:30

#من_دوست_دارم_شهید_بشم



۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
✔ ASRz ✔

شهیدان امروز ..

سلام

سه تا پست گذاشتم تو ایسنتاگرام

اینا را هم بخونید:

تشییع پیکر شهداء

تشییع پیکر روح الله مهرابی


اینم توضیحاتش:از ایسنتاگرام..

بسم رب شهداء و صدیقین

دو تا جوونای خوب کشورمون توسط گروه تروریستی داعش به شهادت رسیدن فردا 5آبان تشیع جنازشونه دو تا مرد که حدودا 30ساله رفتن کربلا شهید شدن اولین ماموریت عمرشون بوده فردا تو شهر اصفهان قراره تشییع بشن خدا داعشیا را لعنت کنه...نسلش را خدا بخشکونه خیلی نامردن سربریدن این دو تا شهید وقتی خبر شهادتشو به دوستاش دادن واقعا کسی باور نمیکرد یکیشون بچه چند ماهه داره اون یکیشون دوقلو خدا به خانواده هاشون صبر بده..

* وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ

 بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ *


(ای پیامبر!) هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده‌اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند.


شهید

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
✔ ASRz ✔

رمز پست قبل

سلام

پست یادواره شهید قجه ای:

سلام

همونطور که در این پست گفتم،اونروز رفتم شهدا برای برگزاری اولین یادواره در این حد در سطح شهر!

معمولاً اینطور یادواره ها کمتر تو شهرمون برگزار میشه..

معلوم بود خیلی برنامه ها واسه این یادواره دارند

ساعت تقریبا حول و حوش 6 بود که از خونه راه افتادیم !

چون با ماشین بودیم پنج دقیقه ای رسیدیم!

ولی ماشاالله خیلی خیلی شلوغ بود!طوری که مردم علاوه بر اینکه سالن برگزاری یادواره و فضای اختصاصی درون پرده را پرکرده بودند،حتی تو راهرو هم جا نبود بریم! (کلیک)

خب ما هم رفتیم قسمت پذیرایی!جاتون خالی یه کیک و شربتی خوردیم و رفتیم سر قبر پسرعموی شهیدم! (کلیک)

چون هوا خیلی گرم بود رفتیم تو سایه!بعضی رفقای قدیم(عباس.ش،عرفان.ع و ...)هم بودند..

حدوداً ساعتای 7،بیست کم (18:40) بود که من دوباره یه سر زدم ببینم خلوت شده یا نشده..

رفتم دیدم حداقل میشه تو راهرو را نگاه کرد(کلیک)!

واقعاً هم جمعیت خوبی اومده بود هم فضای کمی اختصاص داده بودند..

رفتم جلوتر (کلیک)

خیلی دوست داشتم برم داخل و از تو صحنه ها را ببینم ولی خب نمیشد!

یکم همینطور سر پا برنامه را دیدم

یه آقایی بود گویا از همرزمان شهید قجه ای بود،خاطرات زیبایی تعریف میکرد!

برنامه های تدارک دیده خیلی خیلی جالب بودند..

تا بالاخره یکی از مسئولین برگزاری اومد دم در گفت اون جلو جا هست که بشینید،منم از خدا خواسته رفتم داخل!(کلیک)

خاطرات جالبی و زیبایی نقل میکردند از شهید قجه ای!

یه برنامه دیگه ای هم داشتن که رونمایی از کتاب و نرم افزار و پوستر شهید حسین قجه ای بود..

همه چیز خیلی خوب پیش میرفت!به زیبایی تمام مادر شهید قجه ای از کتاب رونمایی کرد!

کتاب "پهلوان گود گرمدشت" نوشته گلعلی بابایی!

نرم افزار اندروید "فاتح خرمشهر"!

پوستر (کلیک)

قرار شد به عنوان هدیه پک کامل این سه محصول را به حضار بدهند..

و اینجا بود که موج عظیمی از انتقادات شروع شد..


بقیه پست رمز دار است!فقط به برخی افراد رمز داده میشود..

در آینده شاید رمز حذف شود

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
✔ ASRz ✔

یادواره شهید قجه ای

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
✔ ASRz ✔

یادواره سی و دومین سالگرد شهادت شهید قجه ای

یادواره سی و دومین سالگرد شهادت سردار عاشورایی سپاه اسلام :

"شهید حسین قجه ای"




۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
✔ ASRz ✔

خاطره 3 / الان وقت استراحت نیست

حسین دفترچه یادداشتی داشت که محاسبه نفس و اعمال روزانه اش را در آن می نوشت و از نفس خویش حساب میکشید.

مثلاً نوشته :

امروز کارم با برنامه و نظم پیش نرفت

باری صرف صبحانه خیلی وقت تلف کردم

چون در جایی مستقر نبودم،نتوانستم نمازم را سروقت بخوانم.

شنبه،ظهر خیلی ناراحت بودم برای همین نمازم را بی روح خواندم

چهارشنبه،چون سر پست بودم نتوانستم نماز اول وقت بخوانم

چهارشنبه،چون یکی از دوستان بد قولی کرده بود ناراحت بودم و هرچی هم سعی کردم نتوانستم بخندم.با مادرم ناراحتی کردم و بعد از یکی دو ساعت معذرت خواستم،با بچه برادرم تند صحبت کردم.

باید سعی کنم تکرار نشود.

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
✔ ASRz ✔

نامه مادر سه شهید به کاترین اشتون!

نامه خواندنی مادر سه شهید اصفهانی به کاترین اشتون

سرکار خانم اشتون!
سلام علیکم
به رسم اینکه میهمانید به شما خوش آمد می گویم، اما از تعارفات می گذرم و سر اصل مطلب می روم؛
خانم اشتون من به نمایندگی از تمام مادرانی که فرزندان برومند خود را در دفاع مقدس و انقلاب خویش از دست داده اند، این چند خط را برای شما می نویسم. مادرانی که هنوز که هنوز است، بسیاری شان چشم انتظار یافتن نشانه ای یا گرفتن خبری از جگرگوشه شان هستند.
خانم اشتون!
شما به ...

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
✔ ASRz ✔