تو دستشویی پارک بودم که دیدم یکی داره در میزنه.

بعد از 10 ثانیه گفت: سلام چطوری؟

منم خجالت زده گفتم: خوبم مرسی!
گفت: چیکار می کنی؟

گفتم: آدم اینجا چیکار میکنه؟

دوباره گفت: می تونم الان بیام اونجا؟

عصبانی شدم گفتم: نه هنوز خودم کار دارم.

یهو دیدم داره میگه: من بعدا بهت زنگ میزنم. الان یه دیونه ای تو دسشویی داره جواب سوالای منو میده.